«بسم رب الحسین الشهید...»

به جمعیت خوب نگاه کن!

باید اون رو بین کاروان پیاده کربلا ببینی!

با بقیه فرق دارد. قد و بالای رعنایی هم دارد.

از چهره و موهای پریشانش معلوم است که عذادار کسی ست.

چشمانش به ظرف های آب که می افتد...!

وقتی به دختر بچه هایی که دست در دست پدر دارند نگاه میکند یا نگاهش به کودک های شیر خواره ای که در بغل مادرشان هستند می افتد توان راه رفتن را از دست میدهد.

انگار دیدن دو برادر کنار هم حادثه تلخی رو به خاطرش می آورد.

از فرط گریه اشک هایش خشک و خون گریه می کند.

البته اگر دیدی برای خود در گوشه ای تنها راه می رود تعجب نکن به تنهایی عادت دارد.

سالهای سال است که او را تنها گذاشته ایم.

«اللهم عجل لولیک الفرج...»

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








برچسب ها :